دیروز رفتیم تشک بخریم واسه خودمونکه بذاریم تو اتاق نوترون، بعد فروشندهه فک میکرد ما زن و شوهریم:)))) پرسید واسه خودتون میخواین؟ گفتیم آره، بعد مثلا میگف اگه فلانقدری بخواین یکم کوچیکه دیگه باید خیلی مهربانانه خواب,ید:))) بعدم پرسید تخت نمیخواین؟ نوترونم در ثانیه جواب داد نه تختو دادیم یکی از آشناها واسمون بسازه:)))))
تهشم من دیگه خیییلی خندم گرفته بود, داشتیم میومدیم پایین از پلههای مغازه، به زور جلوی خودمو گرفته بودم، اون جلو راه میرفت، پایین پلهها برگشت گفت چطوری عیال؟:)))))
The...برچسب : نویسنده : cthesh0 بازدید : 10